کتاب پزشک مالی
تقریباً همهی ما در زمینهی مسائل مالی با چالشهایی مواجهیم که گاهی باعث بحران میشود. برای مثال خیلی وقتها در مورد انتخاب بیمه یا قوانین آن دچار اشتباه میشویم. یا وقتی گذرمان به ادارهی مالیات میافتد نمیدانیم باید چه کنیم. ریشهی خیلی از این نوع مشکلات به ناآگاهی باز میگردد. ما قوانین مالیاتی یا شرایط بیمه را نمیدانیم و همین باعث میشود که اشتباه کنیم و به دردسر بیفتیم. خیلی از افراد در این شرایط به مشاورین مالی مراجعه میکنند تا از این تنگنا خارج شوند. یکی از همین مشاورین مالی لوئیز اسکاتیگنا (Louis Scatigna) است که اعتبار و شهرت زیای در این زمینه دارد. او میگوید در طول 25 سالی که در این حرفه بوده به هزاران نفر مشاوره داده و سعی کرده به آنها کمک کند. اما بهمرور و بر حسب تجربه متوجه نکتهای شده؛ اینکه وقتی به شکل مستقیم از مسائل مالی حرف میزند، بسیاری متوجه منظور او نمیشوند و ب...
تقریباً همهی ما در زمینهی مسائل مالی با چالشهایی مواجهیم که گاهی باعث بحران میشود. برای مثال خیلی وقتها در مورد انتخاب بیمه یا قوانین آن دچار اشتباه میشویم. یا وقتی گذرمان به ادارهی مالیات میافتد نمیدانیم باید چه کنیم. ریشهی خیلی از این نوع مشکلات به ناآگاهی باز میگردد. ما قوانین مالیاتی یا شرایط بیمه را نمیدانیم و همین باعث میشود که اشتباه کنیم و به دردسر بیفتیم. خیلی از افراد در این شرایط به مشاورین مالی مراجعه میکنند تا از این تنگنا خارج شوند. یکی از همین مشاورین مالی لوئیز اسکاتیگنا (Louis Scatigna) است که اعتبار و شهرت زیای در این زمینه دارد. او میگوید در طول 25 سالی که در این حرفه بوده به هزاران نفر مشاوره داده و سعی کرده به آنها کمک کند. اما بهمرور و بر حسب تجربه متوجه نکتهای شده؛ اینکه وقتی به شکل مستقیم از مسائل مالی حرف میزند، بسیاری متوجه منظور او نمیشوند و به دستورهایش عمل نمیکنند. اما وقتی موقعیت را برایشان شبیهسازی میکند، بهخوبی وخامت اوضاع را درک میکنند و نتیجهی بهتری به دست میآید. ایدهی او این بود که وضعیت را به پزشکی تشبیه کند و به مراجعانش نشان دهد که مشکلات مالی آنها مثل نوعی بیماری است. و مثل همان وضعیت، باید به دنبال درمان آن و سلامتی باشند. موفقیت این ایده باعث شد تا اسکاتیگنا در سالهای اخیر خود را به عنوان «پزشک مالی» معرفی کند. او با همراهی مارک استیسیل (Mark Steisel) در کتاب پزشک مالی (The Financial Physician) همین ایده را توضیح میدهد و تکنیکهای آن را میگوید. آنها از مهمترین و رایجترین بیماریهای مالی صحبت میکنند و درمان آنها را شرح میدهند.
ما در زندگی با مفاهیم مالی پیچیدهای روبرو هستیم؛ پسانداز، سرمایهگذاری، بیمه، مالیات، بدهی، سود، تورم و خرید یا فروش اجناس. طبیعتاً بهعنوان کسی که تحصیلات اقتصادی ندارد، درکمان از این موارد محدود و عمومی است. و همین محدودیت دانش است که باعث میشود اشتباه کنیم. اشتباهاتی که گاهی به ازدسترفتن سرمایه و زیانهای هنگفت منجر میشود. اما در خیلی از موقعیتهای زندگی ما مجبوریم که مسائل مالی را بهتر درک کنیم. بهعنوان نمونه حتی اگر کسبوکاری کوچک داشته باشیم، باید امور و قوانین مالیاتی را بشناسیم. یا وقتی زندگی مشترکی تشکیل میدهیم، ناچاریم که بر روی این دخل و خرج حساستر شویم و با دقت بیشتری آن را پیش ببریم. اما مطالعهی اصول اقتصادی برای هرکسی ممکن نیست، ضمن اینکه درسهای این رشته معمولاً خیلی پیچیده میشوند و برای مخاطب عام مناسب نیستند. در این شرایط ما به منابعی نیاز داریم که خیلی ساده به این مسائل بپردازند و حداقل موارد مهم را توضیح دهند. کتاب پزشک مالی نوشتهی لوئیز اسکاتیگنا و مارک استیسیل دقیقاً همان منبعی است که به آن نیاز داریم. این کتاب به 20 مشکل یا بهاصطلاح بیماری مالی رایج اشاره میکند و میکوشد آنها را تشریح کند. نویسندگان علائم و نشانههای هریک از این بیماریها را توصیف میکنند و برای هرکدام راه حلی مؤثر و کاربردی ارائه میدهند. درواقع دستورالعملهایی گامبهگام پیش پای خواننده میگذارند تا او خود بتواند خیلی سریع به اوضاع اقتصادیاش سروسامان دهد.
کتاب پزشک مالی را انتشارات بورس با ترجمهی بهروز خدارحمی منتشر کرده است.
کتاب پزشک مالی برای چه کسانی مناسب است؟
اگر در زندگی شخصی و حتی حرفهای دچار مشکلات مالی هستید، این راهنما کمکتان میکند اوضاع را بهبود دهید.
در بخشی از کتاب پزشک مالی: راهکارهایی برای حل تنگناهای مادی و بهبود سلامت امور مالی میخوانیم
روابط خانوادگی تغییر کردهاند. امروزه، هر دو شریک زندگی کار میکنند و با درآمد هر دو خانواده پشتیبانی میشود. از آن جا که پول خانواده به هر دوی آنان تعلق دارد، هر یک در مدیریت امور مالی خانواده اظهار نظر میکند. نقشهای سنتی مبتنی بر جنسیت نیز بهطور چشمگیری تغییر یافتهاند، اما این موضوع در مدیریت امور مالی خانواده همیشه رعایت نمیشود. هنوز هم در اغلب خانوادهها، فقط یکی از زوجها امور مالی را پیش میبرد و معمولاً آن فرد، مرد خانواده است؛ البته این وضعیت هم در حال تغییر است. بهدست گرفتن همۀ امور مالی خانواده برای شریکی که کار میکند، بار سنگینی است. معمولاً این فرد نمیتواند همۀ انرژی، وقت و تمرکزش را هم به امور مالی و هم به فعالیت شغلی خود اختصاص دهد تا به بهترین نحو انجام شوند. ممکن است تصمیمهای ضعیفی اتخاذ کند و دیگری با آن موافقت نکند، یا اینکه انتخابهای وی به نفع خود یا حتی رابطۀ آنها نباشد.
از سوی دیگر، شخصی که همۀ امور مالی را انجام میدهد، به نوعی بر رابطه و خود شریکی که در مدیریت پول دخیل نیست، نفوذ دارد. معمولاً شریکی که در مدیریت پول دخالت نمیکند، از محدودیتهای مالی آگاهی ندارد، نمیداند تا چه حد در مضیقۀ مالی قرار دارند، آزادانه خرج کرده و خانواده را با بدهی بیشتر مواجه میکند. به علاوه، چون در تصمیمگیریهای مالی دخالتی ندارد، دلیل اقدامات و محدودیتهای طرف مقابل را درک نمیکند و این مسئله سوءتفاهم و رنجشهایی ایجاد میکند که بر روابط آنان تأثیر منفی میگذارد. اگر این یگانه مباشر مالی خانواده ناگهان فوت کند، بازماندگان آمادگی بهدستگرفتن امور را نخواهند داشت. من با بازماندگانی سروکار داشتم که هیچ شناخت یا تجربهای دربارۀ امور مالی نداشتند؛ برخی هرگز چک ننوشته بودند. تعدادی مجبور بودند به مشاوران، خانواده، دوستان یا همکاران فرد متوفی تکیه کنند، کسانی که از ته قلب دوستشان نداشتند یا با اتکا به آنان سودی عایدشان نمیشد. هنوز این افراد در امور مالی قربانی فروشندگان و مشاوران فریبکار میشوند کوسهها و لاشخورهایی که بازماندگان بیچاره را طعمه قرار میدهند.
ما در زندگی با مفاهیم مالی پیچیدهای روبرو هستیم؛ پسانداز، سرمایهگذاری، بیمه، مالیات، بدهی، سود، تورم و خرید یا فروش اجناس. طبیعتاً بهعنوان کسی که تحصیلات اقتصادی ندارد، درکمان از این موارد محدود و عمومی است. و همین محدودیت دانش است که باعث میشود اشتباه کنیم. اشتباهاتی که گاهی به ازدسترفتن سرمایه و زیانهای هنگفت منجر میشود. اما در خیلی از موقعیتهای زندگی ما مجبوریم که مسائل مالی را بهتر درک کنیم. بهعنوان نمونه حتی اگر کسبوکاری کوچک داشته باشیم، باید امور و قوانین مالیاتی را بشناسیم. یا وقتی زندگی مشترکی تشکیل میدهیم، ناچاریم که بر روی این دخل و خرج حساستر شویم و با دقت بیشتری آن را پیش ببریم. اما مطالعهی اصول اقتصادی برای هرکسی ممکن نیست، ضمن اینکه درسهای این رشته معمولاً خیلی پیچیده میشوند و برای مخاطب عام مناسب نیستند. در این شرایط ما به منابعی نیاز داریم که خیلی ساده به این مسائل بپردازند و حداقل موارد مهم را توضیح دهند. کتاب پزشک مالی نوشتهی لوئیز اسکاتیگنا و مارک استیسیل دقیقاً همان منبعی است که به آن نیاز داریم. این کتاب به 20 مشکل یا بهاصطلاح بیماری مالی رایج اشاره میکند و میکوشد آنها را تشریح کند. نویسندگان علائم و نشانههای هریک از این بیماریها را توصیف میکنند و برای هرکدام راه حلی مؤثر و کاربردی ارائه میدهند. درواقع دستورالعملهایی گامبهگام پیش پای خواننده میگذارند تا او خود بتواند خیلی سریع به اوضاع اقتصادیاش سروسامان دهد.
کتاب پزشک مالی را انتشارات بورس با ترجمهی بهروز خدارحمی منتشر کرده است.
کتاب پزشک مالی برای چه کسانی مناسب است؟
اگر در زندگی شخصی و حتی حرفهای دچار مشکلات مالی هستید، این راهنما کمکتان میکند اوضاع را بهبود دهید.
در بخشی از کتاب پزشک مالی: راهکارهایی برای حل تنگناهای مادی و بهبود سلامت امور مالی میخوانیم
روابط خانوادگی تغییر کردهاند. امروزه، هر دو شریک زندگی کار میکنند و با درآمد هر دو خانواده پشتیبانی میشود. از آن جا که پول خانواده به هر دوی آنان تعلق دارد، هر یک در مدیریت امور مالی خانواده اظهار نظر میکند. نقشهای سنتی مبتنی بر جنسیت نیز بهطور چشمگیری تغییر یافتهاند، اما این موضوع در مدیریت امور مالی خانواده همیشه رعایت نمیشود. هنوز هم در اغلب خانوادهها، فقط یکی از زوجها امور مالی را پیش میبرد و معمولاً آن فرد، مرد خانواده است؛ البته این وضعیت هم در حال تغییر است. بهدست گرفتن همۀ امور مالی خانواده برای شریکی که کار میکند، بار سنگینی است. معمولاً این فرد نمیتواند همۀ انرژی، وقت و تمرکزش را هم به امور مالی و هم به فعالیت شغلی خود اختصاص دهد تا به بهترین نحو انجام شوند. ممکن است تصمیمهای ضعیفی اتخاذ کند و دیگری با آن موافقت نکند، یا اینکه انتخابهای وی به نفع خود یا حتی رابطۀ آنها نباشد.
از سوی دیگر، شخصی که همۀ امور مالی را انجام میدهد، به نوعی بر رابطه و خود شریکی که در مدیریت پول دخیل نیست، نفوذ دارد. معمولاً شریکی که در مدیریت پول دخالت نمیکند، از محدودیتهای مالی آگاهی ندارد، نمیداند تا چه حد در مضیقۀ مالی قرار دارند، آزادانه خرج کرده و خانواده را با بدهی بیشتر مواجه میکند. به علاوه، چون در تصمیمگیریهای مالی دخالتی ندارد، دلیل اقدامات و محدودیتهای طرف مقابل را درک نمیکند و این مسئله سوءتفاهم و رنجشهایی ایجاد میکند که بر روابط آنان تأثیر منفی میگذارد. اگر این یگانه مباشر مالی خانواده ناگهان فوت کند، بازماندگان آمادگی بهدستگرفتن امور را نخواهند داشت. من با بازماندگانی سروکار داشتم که هیچ شناخت یا تجربهای دربارۀ امور مالی نداشتند؛ برخی هرگز چک ننوشته بودند. تعدادی مجبور بودند به مشاوران، خانواده، دوستان یا همکاران فرد متوفی تکیه کنند، کسانی که از ته قلب دوستشان نداشتند یا با اتکا به آنان سودی عایدشان نمیشد. هنوز این افراد در امور مالی قربانی فروشندگان و مشاوران فریبکار میشوند کوسهها و لاشخورهایی که بازماندگان بیچاره را طعمه قرار میدهند.
نسخه دیجیتال
هیچ فایلی برای دانلود در دسترس نیست.
برای ارسال نظر، لطفاً ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
ورود به حساب کاربری